Skip to main content

اهمیت ساخت پیلارپیج در بهینه‌سازی موتورهای جست و جو

الگوریتم موتورهای جست و جو در رتبه‌بندی وب‌سایت‌ها با گذشت زمان شکل پیچیده‌تری به خود گرفته‌است. همچنین، نحوه‌ی جستجوی افراد نیز از کلمات مختصر و رسمی به سمت عبارات کامل‌تر با لحن عامیانه تغییر شکل یافته است. به علاوه، موتورهای جست و جو نیز نتایج بسیار دقیق‌تری نسبت به آنچه کاربران می‌خواهند ارائه می‌کنند. دیگر بهینه‌سازی محتوای وب‌سایت و استفاده از کلمات کلیدی به تنهایی کافی نیست، بلکه معماری وب‌سایت بسیار مهم است. با توجه به روند این تحولات، مدل خوشه‌ای تولید محتوا، معماری مناسبی برای وب‌سایت‌هاست. بنابراین، استراتژی تولید محتوا باید متناسب با این معماری تغییر کرده وتوسعه یابد.

مدل خوشه‌ای تولید محتوا یا Topic Cluster چیست؟

همان‌گونه که در تصویر زیر مشاهده می‌کنید، در روش سنتی تولید محتوا، پیرامون هر موضوع، مقالات مختلفی به صورت جداگانه نوشته شده می‌شود. اضافه کردن محتوای زیاد اما از هم گسیخته به یک وبلاگ، حتی اگر حاوی کلمات کلیدی بسیاری باشد، یافتن و رتبه‌بندی آن‌ها را توسط موتورهای جست و جو مشکل‌تر خواهد کرد. همچنین، طبقه‌بندی نامنظم مطالب در وب‌سایت، باعث سردرگمی مخاطبان شده و باعث می‌شود نتوانند به سرعت اطلاعات مورد نیاز خود را بیابند.
: معماری قدیمی وب‌سایت
با استفاده از مدل خوشه‌ای تولید محتوا یا Topic Clusters، عنوان‌ها به طور منظم دسته بندی می‌شوند. افراد به راحتی مطالب مورد نیاز خود را در وب‌سایت شما می‌یابند و به مقالات مرتبط هدایت می‌شوند. مدل محتوای خوشه‌ای از سه جزء Pillar Content، Cluster Content و هایپرلینک تشکیل شده است. در این مدل، یک موضوع را که می‌خواهید وب‌سایت شما به وسیله آن توسط گوگل دیده شود، به عنوان موضوع اصلی انتخاب کنید (Pillar Content)، با توجه به آن، مقالات مرتبطی نوشته (Cluster Content) و به موضوع اصلی لینک ‌دهید (Hyperlink). برای این منظور، باید از روش‌های لینک بیلدینگ داخلی استفاده کرده و مقالات مرتبط را به یکدیگر لینک کنید. پیاده‌سازی این مدل تولید محتوا، علاوه بر ایجاد یک تجربه کاربری خوب، سبب می‌شود مخاطبان به صفحات بیشتری از وب‌سایت هدایت شوند. در نتیجه گوگل به راحتی می‌تواند تعداد بیشتری از صفحات وب‌سایت شما را ایندکس ‌کرده و رتبه‌ی بالاتری به آن‌ها اختصاص دهد.

پیلارپیج Pillar Page چیست؟

پیلارپیج همان صفحه‌ای از وب‌سایت است که خوشه‌ها(Cluster Contents) در آن قرار می‌گیرند و مانند نقشه‌ی راه، اطلاعات کلی درباره‌ی یک عنوان جامع در آن وجود دارد. پیلارپیج‌ها غالباً از یک مقاله‌ی عادی طولانی‌تر هستند، چرا که تمام جنبه‌های مختلف یک موضوع را دربرمی‌گیرند، با این تفاوت که به شرح جزئیات آن نمی‌پردازند.
هر کدام از خوشه‌های محتوا، یکی از کلیدواژه‌های مرتبط با آن موضوع را به طور کامل و با جزییات بیش‌تر شرح می‌دهد. تمام خوشه‌ها به این صفحه‌ی جامع لینک می‌شوند. یکی از نکات مثبت در مورد پیلارپیج این است که مخاطب با ورود به آن، به منبع جامعی از اطلاعات مورد نیاز خود دسترسی پیدا می‌کند و سپس تصمیم می‌گیرد کدام یک از جنبه‌های موضوع را با جزییات بیش‌تری مطالعه کند. به همین جهت، می‌توان گفت پیلارپیج سبب افزایش ترافیک وب‌سایت شده و پتانسیل بسیار زیادی جهت قرار گرفتن در جایگاه‌های بالا در موتورهای جستجو دارد. بنابراین، ساخت پیلارپیج قدم مثبتی در جهت بهینه‌سازی موتورهای جست و جو و در نهایت تولید لید است.
مدل خوشه‌ای تولید محتوا

چگونه پیلارپیج بسازیم؟

اولین گام جهت ایجاد پیلارپیج، این است که تمرکز فکری خود را از کلیدواژه‌ها به سمت عنوان‌هایی تغییر دهید که می‌خواهید رتبه‌ی بالایی در نتایج جست و جوی گوگل کسب کنند. سپس، عناوین مقالات مرتبط با این موضوعات را انتخاب کنید. عنوان پیلارپیج باید تا حد کافی جامع و قابل بسط باشد. پیلارپیج باید تا حد ممکن، بیش‌تر سوالات مخاطب را در مورد یک موضوع خاص پاسخ دهد. همین موضوع باعث افزایش کلیک روی صفحات مختلف وب‌سایت شده و نرخ تبدیل کلیک بالا می‌رود.
برای انتخاب موضوعات می‌توانید در مورد چالش‌ها و علایق مخاطبان خود اطلاعات کسب کنید. فراموش نکنید این افراد هستند که با وارد کردن کلیدواژه‌های مورد نظر خود جست و جو می‌کنند، بنابراین باید تلاش کنید تا پرکاربردترین کیدواژه‌ها، عبارات و موضوعاتی که توسط کاربران جست و جو شده‌اند را بیابید. در حقیقت می‌توان گفت شناخت پرسونای مخاطب، منبع بسیار خوبی از ایده‌ها برای تولید محتوای یک پیلارپیج است. در نهایت، ایده‌های به دست آمده باید از نظر هم‌راستا بودن با اهداف و استراتژی‌های بلندمدت سازمان، بررسی شده و مناسب‌ترین آن‌ها انتخاب شوند.

Comments

Popular posts from this blog

بازاریابی پارتیزانی یا چریکی

امروزه مردم کمتر از گذشته از کمپین‌های بازاریابی سنتی استقبال می‌کنند و کمتر تحت تأثیر پیام‌های این کمپین‌ها قرار می‌گیرند. به‌این‌ترتیب، برای شرکت‌ها حیاتی است تا خود را از طریق روش‌های بازاریابی مدرن از سایرین متمایز نمایند. یکی از این روش‌ها، استفاده از بازاریابی چریکی است؛ روشی که بسیار بهتر، خلاقانه‌تر و نوآورانه‌تر از روش‌های بازاریابی سنتی است و توجه بیشتری را به خود جلب می‌کند. مفهوم بازاریابی چریکی، اولین بار توسط فردی آمریکایی به نام جی کنراد لوینسن (Jay Conrad Levinson) در کتابی با همین نام و در سال 1984 معرفی گردید. لوینسن مدیر سابق واحد خلاقیت شرکت تبلیغاتی جی والتر تامسون و شرکت تبلیغاتی لئو برنت بود. هدف جی از معرفی این مفهوم، کمک به شرکت‌های کوچک برای تأثیرگذاری‌های بزرگ با هزینه‌ای اندک بود. پس‌ازآن، شرکت‌های بزرگ با هزینه‌های زیاد شروع به استفاده از این مفهوم بازاریابی نمودند که سبب به‌وجود آمدن حجم انبوهی از کمپین‌های تبلیغاتی شد. کتاب بازاریابی چریکی با 21 میلیون فروش، به‌عنوان یکی از 25 کتاب برتر کسب‌وکار تایم معرفی گردید. بازاریابی پارتیزانی با نام‌های دیگری ...

تفاوت‌ها و شباهت‌های مدیریت ارتباط با مشتری و مدیریت تجربه مشتری

مدیریت ارتباط با مشتری – Customer Relationship Management CRM یا مدیریت ارتباط با مشتری، مجموع استراتژی‌ها و دستورالعمل‌هایی است که از آنها برای مدیریت تعامل با مشتری، استفاده می‌شود. هدف، بالا بردن کیفیت تعامل و حفظ مشتری است. CRM به ما کمک می‌کند تا با مشتری در ارتباط باشیم، نیازهای او را حدس بزنیم و برای کسب رضایت او، سطح بالاتری از خدمات را ارائه کنیم. در نهایت، فروش، بازاریابی و پشتیبانی مشتری را به واسطه تجزیه و تحلیل داده‌ها برایمان به ارمغان می‌آورد. مدیریت تجربه مشتری – Customer Experience Management CEM یا CXM مجموع فرآیند‌هایی است برای نظارت و بهبود تجربه مشتری در قبال خدماتی که از سمت ما ارائه می‌شود. مدیریت تجربه مشتری به واسطه جمع‌آوری و ثبت رفتار مشتری‌، می‌تواند یک تجربه شخصی متفاوت را برای او رقم بزند. درحالی که CRM روی مدیریت ارتباط با مشتری تمرکز دارد، CEM عمیق‌تر روی تجربه مشتری تمرکز می‌کند تا سلیقه واقعی او را بشناسد. هدف CEM جمع‌آوری و مدیریت اطلاعات مربوط به مشتری، برای ایجاد تجربه متفاوت و به ارمغان آوردن مشتری وفادار است. در این فرآیند توجه به نظر مشتری...

لحظه‌های حقیقت

در این بلاگ قصد داریم به لحظه‌های حقیقت که پیشتر به آنها پرداخته‌ایم، نگاهی اجمالی داشته باشیم. در ابتدا بهتر است بدانیم که لحظه اول و دوم حقیقت در سال 2005 توسط آلن جورج لفلی مدیرعامل شرکت پی اند جی مطرح شد و بعدتر در سال 2011 گوگل لحظه صفرم حقیقت را ارائه کرد. لحظه قبل از صفر حقیقت اولین لحظه‌ای که به آن می‌پردازیم، لحظه قبل از لحظه صفرم است؛ زمانی که مشتری نیاز بالقوه دارد و هنوز شروع به جستجو نکرده است؛ لحظه‌ای قبل از اینکه مشتری تصمیم بگیرد، دلیلی برای انتخاب ما داشته باشد و از میان رقبا به سمت ما تمایل پیدا کند. در این لحظه می‌توانیم برای مخاطبان‌مان نیازی جدید را ایجاد کنیم. برای مثال شرکت اپل در سال 2010 با وجود گوشی‌های هوشمند و همچنین لپ‌تاپ، آیپد را به بازار معرفی کرد و نیاز جدیدی را در مخاطبان خود شکل داد. لحظه صفرم حقیقت لحظه بعدی اصطلاحی است که توسط گوگل ارائه شد؛  لحظه صفرم حقیقت . زمانی که فرد برای استفاده از یک کالا یا خدمت درباره آن در موتورهای جستجو به تحقیق می‌پردازد و از نظر دیگر افراد تاثیر می‌پذیرد. طبق آمار ارائه شده توسط گوگل، 88% از افراد در آمریک...