Skip to main content

مزایای شگفت‌انگیز بازاریابی درون‌گرا یا Inbound Marketing

بازاریابی درون‌گرا، درونی، ، جاذبه‌ای یا ربایشی (Inbound Marketing) در دنیای کسب و کار در واقع فرآیندی برای جذب (Attract)، ایجاد تعامل (Engage) و جلب رضایت مشتری (Delight) است. این روش در نهایت هم برای مخاطبان و هم برای سازمان ارزش آفرین است، باعث رشد سازمان شده و اعتماد افراد به کسب و کار را افزایش می‌دهد. استفاده در بازاریابی درونگرا، شما به عنوان صاحب کسب و کار، مشتری راغب را به سمت خود خواهید کشاند. در حقیقت این مشتری‌ها هستند که در زمان نیاز به سراغ شما می‌آیند.
این روش از بازاریابی در مقابل مفهوم بازاریابی برون‌گرا یا Outbound Marketing قرار می‌گیرد. در بازاریابی برون‌گرا با استفاده از روش‌های سنتی و تبلیغات مستقیم به دنبال مشتری می‌رویم. در این روش، هدف اصلی افزایش فروش است و به ایجاد ارزش توجه چندانی نمی‌شود.
هدف کسب و کارها از بازاریابی درون‌گرا این است که مشتری بالقوه را جذب کرده (Attract)، با او تعامل ایجاد کنند (Engage) و در نهایت اشتیاق او را جهت وفاداریبرانگیزند. (Delight)

جذب (Attract)

فرض کنید فروشنده‌ی لوازم خانگی هستید. به جای اینکه شما به دنبال مشتری بگردید و یا هزینه‌ی زیادی صرف تبلیغات مختلف کنید، می‌توانید از روش‌هایی استفاده کنید تا افرادی که به لوازم خانگی احتیاج دارند، خودشان شما را بیابند و جذب محصولات شما شوند. این مشتریان بالقوه، پتانسیل زیادی برای تبدیل شدن به مشتریان بالفعل دارند. در این مرحله، وب‌سایت و شبکه‌های اجتماعی، دو کانال اصلی برای ورود این افراد هستند. شما می‌توانید از طریق نوشتن مقالات مفید و آموزنده درباره‌ی محصولات خود و طرز کار آن‌ها، اعلام قیمت‌ها در وب‌سایت و قرار دادن عکس‎‌ها و ویدیوهای جذاب در شبکه‌های اجتماعی، آگاهی از برند را بالا ببرید و افراد را به سمت خود جذب کنید. به این ترتیب با گذشت زمان و با به‌کارگیری روش‌های اثربخش بازاریابی در شبکه‌های اجتماعی، شما به افراد بسیار زیادی دسترسی دارید که به انتخاب خودشان، دنبال‌کننده‌ی محصولات و فعالیت‌های شما هستند. به علاوه، اگر محتوای شما جذاب باشد، مخاطبان آن را بازنشر می‌کنند و به سرعت وایرال خواهد شد.
همچنین باید به کمک استراتژی تولید محتوا و لینک بیلدینگ، وب‌سایت خود را بهینه سازی کنید، تا مخاطب به راحتی شما را در موتور جستجو پیدا کند.

تعامل (Engage)

در این مرحله باید با استفاده از مدیریت Lead، مشتریان بالقوه را به مشتریان بالفعل تبدیل کنید. می‌توانید با استفاده از روش‌هایی مانند پر کردن فرم عضویت و یا به کمک پیشنهادات هیجان‌انگیز و طراحی CTAهای جذاب، آن‌ها را به تعامل وادارید و به اطلاعات شخصی آنان مانند پست الکترونیکی یا شماره تماس دست پیدا کنید. سپس با استفاده از سیستم مدیریت ارتباط با مشتری، با مخاطبان مکالمه و تعامل دوطرفه ایجاد کنید. در این مرحله ضمن ارائه‌ی محتوای جذاب و آموزنده و تلاش برای پاسخ دادن به سوالات مخاطب، پیشنهاداتی جهت یادآوری برای خرید محصول ارائه کنید. اگر پرسونای مخاطب و عادات و سلایق آن‌ها را بشناسید، در مراحل بعدی می‌توانید از استراتژی‌های شخصی‌سازی تولید محتوا برای هر گروه از مخاطبان استفاده کنید.

جلب رضایت مشتری (Delight)

هدف نهایی از بازاریابی درون‌گرا، وفاداری مشتریان و رضایت آن‌هاست، چرا که رضایت مشتریان مانند سوخت برای موتور رشد یک کسب و کار عمل می‌کند. یک مشتری راضی بهترین مبلغ شماست. شما نباید مشتریان را از یاد ببرید. می‌توانید با توجه به پرسونای مشتریان و اطلاعاتی که در دست دارید، برای آن‌ها محتوای شخصی‌سازی شده و مطابق با علاقه‌شان ارسال کنید، آن‌ها را در نظرسنجی‌ها شرکت دهید، به مناسبت‌های مختلف برای‌شان کدهای تخفیف و یا هدایای کوچکی ارسال کنید و یا از مشتریان ویژه برای شرکت در مراسم‌ها و قرعه‌کشی‌ها به عنوان مشتری وفادار و ارزشمند دعوت کرده و تقدیر نمایید.
پیشرفت تکنولوژی و استفاده از دیجیتال مارکتینگ به کمک بازاریابی درون‌گرا آمده و سبب شده کسب و کارها به سرعت بتوانند خود را متناسب با نیازهای مشتریان رشددهند و آگاهی از برند را بالا ببرند. بازاریابی درون‌گرا راه حل مناسبی جهت صرفه‌جویی در هزینه‌ها بوده، نرخ بازگشت سرمایه (ROI) را افزایش می‌دهد و یک سرمایه‌گذاری بلند مدت است. آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان با ارائه خدماتی مانند طراحی وب‌سایت و بازاریابی در شبکه‌های اجتماعی، زمینه را برای اجرای بازاریابی درون‌گرا برای کسب و کارهای مختلف فراهم می‌کند.

Comments

Popular posts from this blog

بازاریابی پارتیزانی یا چریکی

امروزه مردم کمتر از گذشته از کمپین‌های بازاریابی سنتی استقبال می‌کنند و کمتر تحت تأثیر پیام‌های این کمپین‌ها قرار می‌گیرند. به‌این‌ترتیب، برای شرکت‌ها حیاتی است تا خود را از طریق روش‌های بازاریابی مدرن از سایرین متمایز نمایند. یکی از این روش‌ها، استفاده از بازاریابی چریکی است؛ روشی که بسیار بهتر، خلاقانه‌تر و نوآورانه‌تر از روش‌های بازاریابی سنتی است و توجه بیشتری را به خود جلب می‌کند. مفهوم بازاریابی چریکی، اولین بار توسط فردی آمریکایی به نام جی کنراد لوینسن (Jay Conrad Levinson) در کتابی با همین نام و در سال 1984 معرفی گردید. لوینسن مدیر سابق واحد خلاقیت شرکت تبلیغاتی جی والتر تامسون و شرکت تبلیغاتی لئو برنت بود. هدف جی از معرفی این مفهوم، کمک به شرکت‌های کوچک برای تأثیرگذاری‌های بزرگ با هزینه‌ای اندک بود. پس‌ازآن، شرکت‌های بزرگ با هزینه‌های زیاد شروع به استفاده از این مفهوم بازاریابی نمودند که سبب به‌وجود آمدن حجم انبوهی از کمپین‌های تبلیغاتی شد. کتاب بازاریابی چریکی با 21 میلیون فروش، به‌عنوان یکی از 25 کتاب برتر کسب‌وکار تایم معرفی گردید. بازاریابی پارتیزانی با نام‌های دیگری ...

تفاوت‌ها و شباهت‌های مدیریت ارتباط با مشتری و مدیریت تجربه مشتری

مدیریت ارتباط با مشتری – Customer Relationship Management CRM یا مدیریت ارتباط با مشتری، مجموع استراتژی‌ها و دستورالعمل‌هایی است که از آنها برای مدیریت تعامل با مشتری، استفاده می‌شود. هدف، بالا بردن کیفیت تعامل و حفظ مشتری است. CRM به ما کمک می‌کند تا با مشتری در ارتباط باشیم، نیازهای او را حدس بزنیم و برای کسب رضایت او، سطح بالاتری از خدمات را ارائه کنیم. در نهایت، فروش، بازاریابی و پشتیبانی مشتری را به واسطه تجزیه و تحلیل داده‌ها برایمان به ارمغان می‌آورد. مدیریت تجربه مشتری – Customer Experience Management CEM یا CXM مجموع فرآیند‌هایی است برای نظارت و بهبود تجربه مشتری در قبال خدماتی که از سمت ما ارائه می‌شود. مدیریت تجربه مشتری به واسطه جمع‌آوری و ثبت رفتار مشتری‌، می‌تواند یک تجربه شخصی متفاوت را برای او رقم بزند. درحالی که CRM روی مدیریت ارتباط با مشتری تمرکز دارد، CEM عمیق‌تر روی تجربه مشتری تمرکز می‌کند تا سلیقه واقعی او را بشناسد. هدف CEM جمع‌آوری و مدیریت اطلاعات مربوط به مشتری، برای ایجاد تجربه متفاوت و به ارمغان آوردن مشتری وفادار است. در این فرآیند توجه به نظر مشتری...

لحظه‌های حقیقت

در این بلاگ قصد داریم به لحظه‌های حقیقت که پیشتر به آنها پرداخته‌ایم، نگاهی اجمالی داشته باشیم. در ابتدا بهتر است بدانیم که لحظه اول و دوم حقیقت در سال 2005 توسط آلن جورج لفلی مدیرعامل شرکت پی اند جی مطرح شد و بعدتر در سال 2011 گوگل لحظه صفرم حقیقت را ارائه کرد. لحظه قبل از صفر حقیقت اولین لحظه‌ای که به آن می‌پردازیم، لحظه قبل از لحظه صفرم است؛ زمانی که مشتری نیاز بالقوه دارد و هنوز شروع به جستجو نکرده است؛ لحظه‌ای قبل از اینکه مشتری تصمیم بگیرد، دلیلی برای انتخاب ما داشته باشد و از میان رقبا به سمت ما تمایل پیدا کند. در این لحظه می‌توانیم برای مخاطبان‌مان نیازی جدید را ایجاد کنیم. برای مثال شرکت اپل در سال 2010 با وجود گوشی‌های هوشمند و همچنین لپ‌تاپ، آیپد را به بازار معرفی کرد و نیاز جدیدی را در مخاطبان خود شکل داد. لحظه صفرم حقیقت لحظه بعدی اصطلاحی است که توسط گوگل ارائه شد؛  لحظه صفرم حقیقت . زمانی که فرد برای استفاده از یک کالا یا خدمت درباره آن در موتورهای جستجو به تحقیق می‌پردازد و از نظر دیگر افراد تاثیر می‌پذیرد. طبق آمار ارائه شده توسط گوگل، 88% از افراد در آمریک...