Skip to main content

کدام استراتژی کسب‌وکار مناسب‌تر است؟

هنگامی‌که صحبت از استراتژی‌های بازاریابی برای یک برند یا کسب‌وکار می‌شود، یکی از موضوعات مهم مورد بحث، این است که چه نوع استراتژی‌ برای پاسخگویی به اهداف سازمانی کارآمد خواهد بود. در بازاریابی دیجیتال، ترافیک وب‌سایت و رسانه‌های اجتماعی از مهم‌ترین اولویت‌های موفقیت برای هر برندی هستند.
بهینه‌سازی موتورهای جست‌وجو (SEO) و فعالیت در شبکه‌های اجتماعی، نقش مهمی در افزایش میزان بازدید(ترافیک) کاربران از وب‌سایت برندها ایفا می‌کنند. برای درک بهتر هرکدام، لازم است تعریف کلی از هر دو مفهوم ارائه دهیم.
اینکه شما در اولین گزینه‌های پیشنهادی جستجوی گوگل باشید، نکته بسیار مهمی است و تمام تلاش متخصصان این حوزه دستیابی به چنین جایگاهی است. سئو ارگانیک (SEO Organic) را به‌عنوان « پدربزرگ بازاریابی دیجیتال» می‌شناسند. سئو ارگانیک، مجموعه‌ی فعالیت‌هایی است که به‌صورت طبیعی، رتبه‌ی سایت شما را کاهش داده و باعث می‌شود تا وب‌سایت شما در صفحات ابتدایی موتورهای جست‌وجو دیده شود. تولید محتوای متمایز و فعالیت در شبکه‌های مختلف، از اصلی‌ترین ابزارهای سئو ارگانیک هستند که باعث جذب مخاطبان واقعی می‌شود، ازاین‌رو تلاش برای داشتن سئو ارگانیک مطمئن‌ترین و بهترین را برای بهبود جایگاه سایت در موتورهای جستجو است. بنابراین فراموش نکنید که اگر بازدیدکنندگان شما واقعی باشند، دیگر نباید نگران از دست دادن مخاطبان خود باشید. از سوی دیگر، فعالیت‌ دائم در رسانه‌های اجتماعی باعث هدایت مخاطبان به وب‌سایت می‌شود که این امر موجب افزایش حجم ارتباطات و درگیری مخاطبان می‌شود. با وجود اینکه ترافیک وب‌سایت و فعالیت در رسانه‌های اجتماعی هر دو دارای هدفی یکسان هستند، اما تفاوت‌هایی نیز دارند که در ادامه به آن می‌پردازیم.

الف) سرعت اجرا

  • رسانه‌های اجتماعی به سرعت پاسخ می‌دهند و بازخورد سریع‌تری دارند.
  • ترافیک وب‌سایت برای رسیدن به نتایج یکسان، به زمان بیشتری نیاز دارد.

ب) ریچ (Reach) یا تعداد بازدیدکنندگان

  • اگر شما موفق به تولید محتوای وایرال (Viral content) باشید، امکان افزایش تعداد بازدیدکنندگان در صفحات اجتماعی افزایش می‌یابد.
  • تعداد بازدیدکنندگان در وب‌سایت‌ها با توجه به تعداد Keyword یا کلمات کلیدی متغیر است.

ج) نوع محتوا

  • عکس، تصویر و ویدئو برای مخاطبان در رسانه‌های اجتماعی بسیار جذاب است.
  • محتوای متنی مانند بلاگ، اخبار و… برای افزایش بازدید از وب‌سایت‌ها بسیار موثر است.

د) اهداف

  • معمولا بازاریابان می‌کوشند به‌وسیله‌ی رسانه‌های اجتماعی، برای برندشان، هویت و اعتبار بسازند یا آگاهی مخاطبان را نسبت به نامشان افزایش دهند تا از این طریق، مخاطبان را جذب کرده و وفاداری در آنان پدید آورند.
  • یکی از اصلی‌ترین اهداف فعالیت برای سئو وب‌سایت، این است که با تولید محتوای جذاب، مخاطبان را به وب‌سایت هدایت و اعتمادشان را جلب کرده تا از این طریق ترافیک وب‌سایت افزایش یابد.

ه) شاخص‌های اصلی عملکرد (KPI)

  • اثربخشی رسانه‌های اجتماعی عمدتا توسط میزان درگیری مخاطبان (Engagement) مشخص می‌شود.
  • اثربخشی وب‌سایت‌ها معمولا توسط میزان ترافیک‌ و تعداد کلیلک‌ها سنجیده می‌شوند.
با توجه به تفاوت‌های ذکرشده، چه نقاط قوت و ضعفی در میان این دو استراتژی وجود دارد؟

رسانه‌های اجتماعی

نکات مثبت:

  • بهترین ابزار برای افزایش درگیری مخاطبان است که به‌راحتی و با بودجه‌ای بسیار اندک راه‌اندازی می‌شود.
  • مخاطبان در رسانه‌های اجتماعی قادرند محتوای مورد علاقه‌شان را به اشتراک بگذارند و آزادانه درمورد نظراتشان صحبت کنند.
  • یکی از مهم‌ترین نکات مثبت رسانه‌های اجتماعی، تبلیغات دهان به دهان (Word of Mouth) است که به تنهایی باعث افزایش اعتبار هویت برند در فضای دیجیتال می‌شود.

نکات منفی:

  • لایک، کامنت و اشتراک‌گذاری، به‌صورت قطعی باعث افزایش ترافیک و جذب مخاطبان نمی‌شود.
  • طبق آخرین آمار سال 2017 میلادی، فعالیت روی سئو وب‌سایت، ترافیک بیشتری را به‌همراه دارد.

استراتژی کسب‌وکار
سئو (SEO)

نکات مثبت:

  • استفاده از کلمات کلیدی، یکی از مطمئن‌ترین راه‌ها برای بهتر دیده‌شدن است، چراکه هرچه در صفحات ابتدایی موتورهای جست‌وجو دیده شوید، بازخوردهای بهتر و مثبت‌تری دریافت می‌کنید.
  • معمولا محتوای متنی قابلیت ارجاع (Reference) بیشتری دارد.
  • مردم معمولا برای جست‌وجو، ابتدا سراغ موتورهای جست‌وجو می‌روند. طبق گزارشات منتشرشده توسط موسسه Econsultancy، 61% مردم قبل از خرید محصولات یا استفاده از خدمات، درباره‌ی آن در اینترنت جست‌جو می‌کنند و سپس، اقدام به خرید می‌کنند؛ پس وب‌سایت می‌تواند بستر مناسبی برای تبلیغ محصولات یا خدمات شما باشد.

نکات منفی:

  • مبحث سئو SEO همانند یک مشعلی است که آهسته می‌سوزد. نتایج حاصل از این اقدامات بر وب‌سایت ممکن است ماه‌ها و حتی سال‌ها به طول بیانجامد.
  • پیدا کردن Keyword یا کلمات کلیدی برای هر برند یا کسب‌وکار ممکن است کاری زمان‌بر و در عین حال پیچیده‌ باشد که معمولا توسط متخصصین انجام می‌شود.
حال این سوال پیش می‌آید که کدام استراتژی مناسب برند یا کسب‌وکار شما است؟
هرکدام از این استراتژی‌ها دارای نقاط ضعف و قوت هستند، اما اکثر بازاریابان به این نتیجه رسیده‌اند که استفاده از هردو آن‌ها لازم و ضروری است و به نوعی مکمل یکدیگر است. تولید محتوا در وب‌سایت‌ها به شما کمک می‌کند تا بیشتر در معرض دید مخاطبان هدف قرار بگیرید و در طرف مقابل، رسانه‌های اجتماعی کمک می‌کنند تا مطالب شما سریع‌تر در معرض دید مخاطبان قرار بگیرد.
در نهایت می‌توان گفت، بهتر است تمرکز خود را فقط و فقط به یک استراتژی محدود نکنید، چرا که ممکن است نتایج دلخواه را دریافت نکنید. پس استفاده از استراتژی‌های مختلف در بازایابی دیجیتال، به شما کمک می‌کند تا بیشتر و بیشتر دیده‌شوید.
شرکت دیجیتال مارکتینگ ماکان، با تحلیل وضعیت برند شما در بازار، بهترین و خلاق‌ترین راه را در کوتاه‌ترین زمان ممکن در اختیار شما قرار می‌دهد. انتخاب نادرست استراتژی‌های بازاریابی، ممکن است خسارات جبران ناپذیری برای کسب‌وکار شما به‌همراه داشته‌باشد. آژانس بازاریابی دیجیتال ماکان، برنامه‌ی منسجم و دقیقی برای حضور قدرتمند شما در دنیای دیجیتال طراحی می‌کند تا تجربه‌ای بی‌نظیر از فضای دیجیتال، به‌دست آورید. ما در آژانس بازاریابی دیجیتال ماکان، با ارائه‌ی راه‌کارها و متدهای نوین بازاریابی، تحولی شگرف در کسب‌وکار شما ایجاد می‌کنیم.
منبع: آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان

Comments

Popular posts from this blog

بازاریابی پارتیزانی یا چریکی

امروزه مردم کمتر از گذشته از کمپین‌های بازاریابی سنتی استقبال می‌کنند و کمتر تحت تأثیر پیام‌های این کمپین‌ها قرار می‌گیرند. به‌این‌ترتیب، برای شرکت‌ها حیاتی است تا خود را از طریق روش‌های بازاریابی مدرن از سایرین متمایز نمایند. یکی از این روش‌ها، استفاده از بازاریابی چریکی است؛ روشی که بسیار بهتر، خلاقانه‌تر و نوآورانه‌تر از روش‌های بازاریابی سنتی است و توجه بیشتری را به خود جلب می‌کند. مفهوم بازاریابی چریکی، اولین بار توسط فردی آمریکایی به نام جی کنراد لوینسن (Jay Conrad Levinson) در کتابی با همین نام و در سال 1984 معرفی گردید. لوینسن مدیر سابق واحد خلاقیت شرکت تبلیغاتی جی والتر تامسون و شرکت تبلیغاتی لئو برنت بود. هدف جی از معرفی این مفهوم، کمک به شرکت‌های کوچک برای تأثیرگذاری‌های بزرگ با هزینه‌ای اندک بود. پس‌ازآن، شرکت‌های بزرگ با هزینه‌های زیاد شروع به استفاده از این مفهوم بازاریابی نمودند که سبب به‌وجود آمدن حجم انبوهی از کمپین‌های تبلیغاتی شد. کتاب بازاریابی چریکی با 21 میلیون فروش، به‌عنوان یکی از 25 کتاب برتر کسب‌وکار تایم معرفی گردید. بازاریابی پارتیزانی با نام‌های دیگری ...

تفاوت‌ها و شباهت‌های مدیریت ارتباط با مشتری و مدیریت تجربه مشتری

مدیریت ارتباط با مشتری – Customer Relationship Management CRM یا مدیریت ارتباط با مشتری، مجموع استراتژی‌ها و دستورالعمل‌هایی است که از آنها برای مدیریت تعامل با مشتری، استفاده می‌شود. هدف، بالا بردن کیفیت تعامل و حفظ مشتری است. CRM به ما کمک می‌کند تا با مشتری در ارتباط باشیم، نیازهای او را حدس بزنیم و برای کسب رضایت او، سطح بالاتری از خدمات را ارائه کنیم. در نهایت، فروش، بازاریابی و پشتیبانی مشتری را به واسطه تجزیه و تحلیل داده‌ها برایمان به ارمغان می‌آورد. مدیریت تجربه مشتری – Customer Experience Management CEM یا CXM مجموع فرآیند‌هایی است برای نظارت و بهبود تجربه مشتری در قبال خدماتی که از سمت ما ارائه می‌شود. مدیریت تجربه مشتری به واسطه جمع‌آوری و ثبت رفتار مشتری‌، می‌تواند یک تجربه شخصی متفاوت را برای او رقم بزند. درحالی که CRM روی مدیریت ارتباط با مشتری تمرکز دارد، CEM عمیق‌تر روی تجربه مشتری تمرکز می‌کند تا سلیقه واقعی او را بشناسد. هدف CEM جمع‌آوری و مدیریت اطلاعات مربوط به مشتری، برای ایجاد تجربه متفاوت و به ارمغان آوردن مشتری وفادار است. در این فرآیند توجه به نظر مشتری...

لحظه‌های حقیقت

در این بلاگ قصد داریم به لحظه‌های حقیقت که پیشتر به آنها پرداخته‌ایم، نگاهی اجمالی داشته باشیم. در ابتدا بهتر است بدانیم که لحظه اول و دوم حقیقت در سال 2005 توسط آلن جورج لفلی مدیرعامل شرکت پی اند جی مطرح شد و بعدتر در سال 2011 گوگل لحظه صفرم حقیقت را ارائه کرد. لحظه قبل از صفر حقیقت اولین لحظه‌ای که به آن می‌پردازیم، لحظه قبل از لحظه صفرم است؛ زمانی که مشتری نیاز بالقوه دارد و هنوز شروع به جستجو نکرده است؛ لحظه‌ای قبل از اینکه مشتری تصمیم بگیرد، دلیلی برای انتخاب ما داشته باشد و از میان رقبا به سمت ما تمایل پیدا کند. در این لحظه می‌توانیم برای مخاطبان‌مان نیازی جدید را ایجاد کنیم. برای مثال شرکت اپل در سال 2010 با وجود گوشی‌های هوشمند و همچنین لپ‌تاپ، آیپد را به بازار معرفی کرد و نیاز جدیدی را در مخاطبان خود شکل داد. لحظه صفرم حقیقت لحظه بعدی اصطلاحی است که توسط گوگل ارائه شد؛  لحظه صفرم حقیقت . زمانی که فرد برای استفاده از یک کالا یا خدمت درباره آن در موتورهای جستجو به تحقیق می‌پردازد و از نظر دیگر افراد تاثیر می‌پذیرد. طبق آمار ارائه شده توسط گوگل، 88% از افراد در آمریک...